پاتوق مدیریتی |
||
سه شنبه 91 فروردین 29 :: 8:0 صبح :: نویسنده : خانم بکا
در زمانهای بسیار قدیم وقتی هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود، فضیلت ها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند، آنها از بی کاری خسته و کسل شده بودند. دیوانگی فریاد زد دارم میام. و اولین کسی را که پیدا کرد تنبلی بود زیرا تنبلی، تنبلی اش آمده بود جایی پنهان شود و بعد لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان بود، دروغ ته دریاچه، هوس در مرکز زمین، یکی یکی همه را پیدا کرد به جز عشق و از یافتن عشق نا امید شده بود. حسادت در گوش هایش زمزمه کرد تو فقط باید عشق را پیدا کنی و او در پشت بوته گل رز پنهان شده است.
موضوع مطلب : درباره وبلاگ سلام به دوستان مدیریتی .امیدوارم از مطالب وبلاگ خوشتون بیاد. همکاری شما دوستان عزیز به جذاب تر شدن این وبلاگ کمک می کند.مطالب خود را به آدرس ایمیلم بفرستید تا در وبلاگ قرار داده و دیگران هم از خواندن آن لذت ببرند. اخبار بچه های مدیریتی(اعم از ازدواج، طلاق، تولد و دور از جون مرگ و میرو ...) را از این به بعد از این وبلاگ جویا شوید. منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها نویسندگان
خانم کاشفی نیا (1)
خانم شیخ علیشاهی (42)
آقای محمود رفیع زاده (21)
آقای مرتضی خانی (0)
خانم بکا (44)
آمار وبلاگ بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 146510
آمار وبلاگ آهنگ وبلاگ
|
||